واکنش کارگردان آهوی من مارال به ماجرای جیران
به گزارش علی جون کارگردان سریال «آهوی من مارال» به دنبال حواشی اخیر با سازندگان «جیران»، به اظهارات اسماعیل عفیفه ـ تهیه کننده سریال ـ واکنش نشان داد.
مهرداد غفارزاده در گفت وگویی با ایسنا با اشاره به اینکه در اظهارات اخیر خود قضاوتی نداشته و فقط اتفاقات صورت گرفته را شرح داده است، اظهار داشت: «ماوقع چیزی بوده که در مصاحبه ای در تاریخ ۲۴ دیماه شرح دادم و آقای عفیفه اگر درمورد اتفاقات صحبتی داشتند باید می گفتند. من از این که حالا بیایم و ثابت کنم که آیا طرح دزدیده شده است یا دزدیده نشده یا سرقت ادبی صورت گرفته یا نگرفته، نمی خواهم بحث کنم؛ چرا؟ چون یکی ـ دو سال پیگیر این مساله بودم تا ثابت شود که این اتفاق افتاده است و به مراجع مختلف مثل ارشاد، خانه سینما و آیفیک رجوع کردم و بعد از جمع آوری مدارک لازم جلساتی تشکیل شد و با وجود هر اتفاقی که بین من و آقای عفیفه اتفاق افتاده و ایشان آنرا قبول داشته یا نداشته، من را کارگردان قوی یا ضعیف می دانسته و یا طرح من را دوست داشته یا نداشته، یک رای گرفتم که در آن هفت داور از تهیه کنندگان و کارگردانان شناخته شده ایران درباره ی این اتفاق که بین من و آقای عفیفه افتاده داوری کردند و نظر دادند. رای آنها این بوده که سرقت ادبی صورت گرفته و رفتار غیراخلاقی، غیرحرفه ای و خارج از عرفی انجام شده که اگر بخواهم توضیح بیشتری بدهم، باردیگر وارد مناقشه ی جزء به جزء ماجرا می شوم.
وی افزود: ایشان (اسماعیل عفیفه) درباره ی اتفاقات صورت گرفته و جزئیات مساله ای که من مطرح کردم، مطالب نادرستی را می گویند و بنابراین می خواهم اصلاحیه ای درباره ی مطالب نادرست ایشان مطرح کنم.
غفارزاده در پاسخ به اظهارات اخیر اسماعیل عفیفه، اظهار داشت: «ایشان مطرح کرده بودند که من اصرار داشته ام تهیه کننده کارمان باشند؛ در حالیکه من هیچ وقت به ایشان رجوع نکرده ام. من اصلا ایشان را نمی شناختم حتی سریال «پس از باران» ایشان را شاید یک دقیقه هم ندیده باشم. من از راه آقای حسن فتحی با ایشان آشنا شدم. آقای فتحی رفیق و همکار من در اواسط سال ۶۰ بودند. ایشان در انتشارات سروش نقد تئاتر می نوشتند و بنده مدیرداخلی مجله سروش نوجوان بودم و نقد سینمایی برای سروش هفتگی می نوشتم و ایشان را از آنجا می شناختم. زمانی که طرحم را به آقای حسن فتحی گفتم ایشان سر «شهرزاد» بودند و قرار بود بعدش هم کار «ده پهلوان» را بسازند. آقای فتحی آنقدر خوششان آمد که سر شامی که می خوردیم، گوشی شان را برداشتند و با آقای عفیفه تماس گرفتند و چون ساعت ۱۲ شب بود گوشی آقای عفیفه خاموش بود و خود آقای فتحی به من گفتند که آقای عفیفه با من تماس بگیرند. ایشان شب عاشورا تماس گرفتند و آنقدر کار را دوست داشتند و ذوق زده شده بودند که روز عاشورا در دفترشان با من قرار گذاشتند. ایشان طرح را خواندند و گفتند حسن فتحی بسیاری از طرح شما خوششان آمده چهار سریال دارد که نمی خواهد کار کند و می خواهد این ایده را کار کند و قرار شد خبر دهند. هفت ماه از این ماجرا گذشت و من سرمایه گذار پیدا کردم و به ایشان گفتم شما را بعنوان تهیه کننده و آقای فتحی را بعنوان مشاور کارگردان معرفی کردم. هر دو پذیرفتند. آقای عفیفه حتی اگر من هم اصرار داشتم می توانست نیاید در حالیکه چندین بار در طول شش ماه با سرمایه گذار ما قول و قرار گذاشت. اگر نمی خواستند چرا پیشنهادات تولید و حتی دکور را هم دادند؟ آنها می خواستند ایده طرح من را بخرند و بعد بدهند حسن فتحی آنرا بسازد. سرمایه گذار را هم که من معرفی کرده بودم. می خواستند من را دور بزنند و کار را خودشان بسازند.
غفارزاده سپس اظهار داشت: «زمانی برای کار «ترانه ای عاشقانه برایم بخوان» در استانبول بودم که تلفنی خبر را از پخش کننده ای شنیدم من از آنجا دو روز فرصت گرفتم و تهران آمدم و به دفتر پخش کننده ای که با من تماس گرفتند رفتم و هنوز وارد دفتر پخش کننده نشده بودم که اعلام نمودند قرارداد فیلمنامه را می بندند و من هم اعلام کردم زمانی قرارداد را می بندم که کارگردانی کار را خودم انجام دهم. یا خودم کارگردانی می کنم یا طرح را به کسی نمی دهم. ازاین رو قرارداد من در دفتر آن پخش کننده بسته نشد. حدودا سال ۹۷ و چند ماه پس از این اتفاقات خبر ماجرای «جیران» منتشر گردید در حالیکه هیچ چیزی هم به من نگفته بودند که مقرر است کار دیگری بسازند. بعد از آن اعلام نمودند که کارشان اصلا شبیه کار من نیست و زمان داستان شان جوانی شاه است و زمان داستان من میانسالی شاه. آقای فتحی رفیق ۳۸ ساله ی من بود که این رفتار را با من انجام داد. در حالیکه ما در مورد زمان صحبت نمی کردیم بلکه درباره ی قصه و روایت و سند تاریخی صحبت می کردیم. آنها خمیرمایه و جوهر اصلی کار من را برداشتند. من هم گفتم حسن جان نزدیک کار هم نشوید چون خودم می خواهم آنرا کار کنم. بعد از آن آقای عفیفه تماس گرفتند ایشان هم گفتند کار ما متفاوت می باشد. اگر می خواهی ۵ قسمت از فیلمنامه را بدهیم مطالعه کن. هر جای فیلمنامه شباهت داشت در می آوریم. من هم قبول کردم اما پس از یک ماه و نیم خبری نشد. خبر مجددی رفتند و اعلام نمودند آقای حسن فتحی در ترکیه دنبال بازیگر برای سریال «جیران» است. در حالیکه در طرح من یک کنیز ترکی وجود داشت و هنوز هم وجود دارد و من بعد از آن زمانی که خبر را دیدم که حسن فتحی به دنبال بازیگران ترک برای جیران است و از سویی فیلمنامه ای برای من نفرستادند، مستقیم به ارشاد رفتم. با مشاور وزیر و یکی دیگر از مسؤلان ارشاد دیدار کردم که گفتند چرا مبحث را زودتر اعلام نکرده ام. همینطور اعلام نمودند که ۵ قسمت از کار جیران را خوانده و دقیقا شبیه به کاری است که شما عرضه کرده اید. مبحث چیست؟ شما برای ادعایتان چیزی دارید؟ اعلام کردم که یک طرح ۲۵ صفحه ای نوشته ام که ثبت خانه سینما را هم دارد و آنرا به آقای عفیفه داده بودم. سپس من را به سرپرست وقت شبکه نمایش خانگی ارجاع دادند. زمانی که با ایشان مبحث را درمیان گذاشتم و ایشان پرسیدند خواسته ات چیست؟ گفتم توقف. ایشان گفتند نمی توانیم کار را متوقف نماییم چون باید رای دادگاه بیاورید. من بلافاصله به خانه سینما رفتم، شکایتم را نوشتم و دقیقا دو روز پس از خبر حسن فتحی به دنبال بازیگر ترکیه ای، شکایت من به ثبت رسید. یک ماه و نیم بعد خانه سینما اعلام نمود که ما نمی توانیم به شکایت رسیدگی نماییم و در صلاحیتمان نیست. از مدیرعامل خانه سینما درخواست کردم ایشان کمک هایی کردند و نامه ای نوشتند و متاسفانه وقفه ای پیش آمد اما ماجرا همینطور در آنجا مورد بررسی بود.
این کارگردان در ادامه روایت خود از جریان شکایتش از سازندگان «جیران» اظهار داشت: «من اعلام کردم که درخواست توقف سریال «جیران» را دارم اما ارشاد اعلام نمود که ما باید رای دادگاه بیاوریم، من هم اقدام کردم. همان موقع وکیل مربوطه معتقد بود که باید این شکایت را کیفری نماییم که ای کاش این کار را می کردم و هم اکنون کار به اینجا کشیده نمی شد. زمانی که می خواستم شکایت را کیفری کنم دوستی به من گفتند این کار را نکن ما از خانواده سینما هستیم، شناخته شده هستیم، دعوا راه نیندازیم و بنشینیم و مبحث را حل نماییم. آقای عفیفه در تماسی به من اعلام نمودند که من نرفتم فیلمنامه را از ایشان بگیرم. در نهایت ایشان دعوت نمودند دفترشان بروم و با هم صحبت نماییم. من هم با دوستی که در پروژه هم حضور دارند، رفتیم. ایشان فیلمنامه را جلوی مدیر تولید و نویسنده به من دادند و اعلام نمودند طرح فیلمنامه شباهتی با کار ما ندارد. من طرح را گرفتم و گفتم مساله من طرح نیست. کارتان شباهتی با طرح من نداشته باشد در غیر اینصورت جلوی کارتان را می گیرم. اعلام نمود که شبیه نیست. دوست همراه من هم گفت قبول دارید که اگر شباهت داشته باشد کارتان بد و غیراخلاقی است. ایشان گفتند من شاید کار غیراخلاقی کردم اما کار غیرقانونی نکردم. من متعجبم که در جامعه ای که به صورت عرفی اخلاق جلوتر و بالاتر از قوانین است چطور ایشان به خودش اجازه می دهد رفتار غیراخلاقی داشته باشد و هنوز که هنوز است آنرا ادامه دهد. بعد از آن نویسنده جیران مطرح می کند که کارش سال ۹۳ ثبت شده و کار ما سال ۹۶ و زحمت زیادی هم برای کارش کشیده است. ایشان پیشنهاد کردند جلسه ای بگذاریم و فیلمنامه را برای من بخوانند و اگر شباهتی داشت آنرا بردارد. من هم نپذیرفتم چونکه روی طرحی که از من سرقت شده کار می کردند و به من اعتماد نمی کردند کار را بدهند تا خودم بخوانم. ازاین رو پس از این ماجرا من پی شکایتم رفتم.
غفارزاده اضافه کرد: در همین مرحله ی شکایت کیفری بودیم که دوستی با من تماس گرفت و اعلام نمود که دوست آقای عفیفه است و از مشکلات ما آگاه است. پیشنهاد کرد که بروم آیفیک و در آنجا مساله را مطرح کنم و حتی گفتند خود آقای عفیفه در آنجا هستند. من هم گفتم پس اگر ایشان آنجا باشند فکر نمی کنم ما به نتیجه ای برسیم. ایشان تاکید نمودند که بروم و به آنها اعتماد کنم. آقای عفیفه آمدند آنجا رای شورای داوری را امضا کردند و قرار شد رأیی که از داوری صادر می شود را بپذیرند، این رای در سه جلسه انجام شد، در جلسه دوم داوری به آقای عفیفه اعلام گردید که چرا برای ساخت کارش به من اطلاع نداده است و به سراغ کاری رفته است که هم طرح من است؟ به ایشان گفتند شما باید مبحث را اعلام می کردید. جلسه ای دیگر ایشان وکیل فرستادند. نمی دانم چطور حقوق خوانده بودند که تطبیق دو کار را نمی توانست انجام دهد که از سمت داورها هم مورد انتقاد واقع شد و داوران اعلام نمودند که این نوع تطبیق کردن غلط است و ادامه ندهد. من به جهت اینکه عذاب وجدانی نداشته باشم حتی این پیشنهاد را هم به داوران دادم که کارشناسی از سوی من و آقای عفیفه انتخاب گردد. کارشناسی که از سوی آقای عفیفه ارائه شد آقای توحیدی بود. با وجود این که آقای توحیدی نویسنده «مست عشق» بودند ولی من به علت شناختی که از ایشان داشتم و با این وجود که از جانب آقای عفیفه تعیین شده بودند پذیرفتم. آقای فرهاد توحیدی طرح من را با فیلمنامه ۷ قسمتی آنها بررسی کرد پس از ۲۵ روز در فروردین ۵ صفحه گزارش برای شورای داوری فرستادند و در آن شورا ۷ مورد را اشاره نمود که ساختار، کانسپت، شخصیت ها، موقعیت ها، شخصیت پردازی و حتی برخی جزئیات شبیه طرح غفارزاده است. در انتها هم اعلام نموده بود اگر قرار باشد دو اثر ساخته شود، باید یکی ساخته شود به قدری که ساختار کار شبیه به هم هستند. داوری موقع صدور رای آقای توحیدی نامه تکمیلی دیگری به شورای داوری نوشتند که طرح غفارزاده هیچ ربطی به طرح جیران ندارد اما فیلمنامه همچنان شباهت را دارد و رفته رفته از قسمت ۷ فیلمنامه سمت و سوی طرح عرضه شده از سوی آقای عفیفه را می گیرد. بند اول رای پس از این دو گزارش آقای توحیدی این گونه می شود که آقای عفیفه چه با داستان جیران چه با داستان مارال به هیچ عنوان نمی توانند کار را تولید کنند و اگر قرار شد سریال جیران را تولید و پخش کنند باید همه ی شباهت ها برداشته شود. من رای را از داوران دریافت و به ارشاد دادم. ارشاد بیان کرد ما رای داوری را برای توقف چنین کاری قبول نداریم و مطرح نمودند رای را از جانب قوه قضاییه لازم الاجرا کنید. این صورت گرفت رای صادر شد اما قبل از آن دوستان می توانستند اعتراض کنند و درخواست ابطال رای کردند. اما در نهایت درخواستشان را پس گرفتند.
این کارگردان افزود: می خواهم بگویم اگر حقانیتی بود، اگر شباهتی وجود نداشت چرا درخواست ابطال رای را پس گرفتند؟ اگر من ناحق می گفتم چرا صرف نظر کردید که جلسه تشکیل گردد. بالاخره رای اجرایی صادر شد، آنرا به ارشاد بردیم. آقایان مسئول هم گفتند دو میلیارد برای آن کار هزینه شده خوب نیست که کار موقف شود. ما به تو مجوز می دهیم کار خودت را بسازی. یک هفته بعد بلافاصله مجوز دادند. پیش از این که رای هم بگیرد ارشاد اعلام نمود دو مبحث با حال و هوای ناصرالدین شاه را نمی توانیم مجوز دهیم که بعدها فهمیدیم سومی هم وجود دارد یعنی «قبله عالم». این را پیش از رای به من گفتند اما بعد از رای، مجوز دادند. پس از اینکه مجوز را گرفتیم و اعلام گردید که اگر شباهتی باشد درمی آورند، ما هم اعتماد کردیم ولی رفته رفته در جریان تولید، انتخاب بازیگران و نقش ها فهمیدیم همچنان شباهت وجود دارد و حذف نشده و پررنگ تر هم می شود و من واقعا احساس خطر کردم. در نتیجه نامه ای به مشاور وزیر ارشاد نوشتم که کار شبیه ماست اگر ارشاد جلوی کار را نگیرد ارشاد شریک دزد می شود که کار را پیگیری کردند اما در نهایت اتفاقی که شباهت را دربیاورند، نیفتاد و عوامل جیران با همین ترفند کارشان را پیش بردند.
کارگردان «آهوی من مارال» درباره ی زمان پخش «جیران» هم اظهار نمود: «در زمان تولید کار شنیده های ما این بود که کار بهار سال آینده پخش می شود و من هم با این نگاه که فرصت داریم اعتراض نماییم. اما با مشکلی که برای پروژه ما بوجود آمد و کار متوقف گردید، جیرانی ها هم سرعت تولیدشان را بالا بردند تا سریعتر کارشان را به پخش برسانند. سمت ساترا رفتیم و شباهت ها را که اعلام کردیم گفتند نامه بزنید، جلسه گذاشتیم. سه خط از داستان را که گفتم با ۵ قسمت کاری که از جیران دیده بودند، اعلام نمودند عین هم هستند. ساترا با رای قطعی دادگاه و نامه های فراوان و رای داوری و سند و مدرک، کاری را نتوانستند پیش ببرند و آنها با تبلیغات گسترده تر به کارشان ادامه دادند و جایی رسید که تهدید به شکایت کیفری و توقف کار کردیم. جلسه ای گذاشته شد و قرار شد آقای عفیفه قراری بگذارند ما برویم و چند قسمت از کار را ببینیم. اگر شباهت داشت کار را دربیاورند، صورت جلسه به امضا رسید اما آقای عفیفه از این تصمیم جلسه ساترا هم سرباز زدند و در جواب پیگیری من گفتند اجازه این کار را ندارند. شما اگر می خواهید سریال تان را بیاورید تا من ببینم چه کار می توانیم بکنیم. گفتم مبحث سریال ما نیست سرقت ادبی شده که شما دزدیده اید و من باید کارتان را ببینم که چه شباهت هایی دارد. چرا زیر تعهدتان می زنید؟ در نهایت ساترا نه تنها کاری نکرد بلکه قرار شد کار را جمعه به پخش برسانند. اما با فشارهایی که آوردیم توانستیم جلوی کار را بگیریم و آنها اعلام نمودند این توقف به علت سانسور در بخش هایی از کار است. در حالیکه کار ساده تر پیش از این اتفاق، این بود که ساترا از آنها بخواهد ما برویم و قسمت های کار را ببینیم و شباهت ها را دربیاوریم طبق حکم. از آن طرف فیلیمو هم روز جمعه اعلام نمود مشکل توقف به خاطر سانسور بوده. حالا سوال من اینجاست که پس این صحبت هایی که آقای عفیفه می کنند برای چیست؟ کدام را باور کنیم؟
غفارزاده در انتها درباره ی بدهی مالی سریال «آهوی من مارال» و حواشی آن هم اظهار داشت: «آقای عفیفه در صحبت هایشان مطرح نمودند که بابت عدم کیفیت کار ما پلت فرم ها با ما قرارداد نبستند. در صورتیکه شما هیچ سرمایه گذاری در بخش خصوصی پیدا نمی کنید که یک سریال را تا آخر به تنهایی جلو ببرد. ما قرارداد بستیم اما وقتی آنها از آغاز سال جاری شروع کردند، جیران به زودی... جیران به زودی... تحت تأثیر تبلیغاتشان نمی گردد دو کار را پشت سر هم پخش نماییم و بنابراین پشت ما نایستادند. ما هم که سرمایه محدود داشتیم تا حدودی توانستیم کار را پیش برم و مجبور بودیم ادامه کار را از پلت فرم ها کمک بگیریم و همه آنها با تبلیغات گسترده پشت تبلیغات آن سریال قرار گرفتند و فکر کردند ما نمی توانیم کار را بسازیم. حالا هم آقایان عفیفه و فتحی در حالیکه همه این مسائل را خودشان به پا کردند، با مظلوم نمایی می خواهند کارشان را پیش ببرند. اما کاش یکی به گوششان می خواند که آقایان «دروغ که می آید اسبش از دور لنگ می زند».»
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب سایت علی جون